از برزخ به بهشت / نقد و بررسی Inside

ساخت وبلاگ

Inside از آنجایی شروع می شود که قهرمان بدون نام داستان در جنگل بزرگ و تاریکی در حال دویدن است. وسط نیمه شب است، و هوا نیز سرد و مرطوب می باشد. در پس زمینه یک کامیون که گروهی از زندانیان را حمل می کند در حال حرکت است، و نگهابانان نیز محیط را جستجو می کنند.

آیا همه‌ی آن نگهبان ها به دنبال شخصیت اصلی می گردند، یا آنها از حضور او خبر ندارند و در جستجوی چیز دیگری هستند؟ این سوالات بدون پاسخ باقی می مانند اما چیزی که آشکار است، این است که قهرمان ما باید از دستگیر شدن فرار کند، و تنها می تواند این کار را با جلو رفتن به سمت قلمرو ناشناخته انجام دهد.

INSIDE_shot_08

Inside یک عنوان پلتفرمر پازل ماجراجویی آرکید از سوی سازندگان عنوان تحسین شده‌ Limbo است که برای اولین بار در E3 سال ۲۰۱۴ معرفی شد. بین این دو بازی استودیو Playdead شباهت های زیادی از نظر زیبایی شناسی وجود دارد: Inside همان مناظر تاریک و درعین حال زیبای دو و نیم بعدی را دارد که باعث متمایز شدن Limbo شد، و همچنین برخی از عناصر گیمپلی و طراحی محیط را از آن به ارث برده است.

Inside بازی واقعا مرموزی است: هیچ دیالوگی ندارد، و کات سین های آن نیز انگشت شمار هستند. اما این موضوع به این معنی نیست که این عنوان هیچ داستانی برای گفتن ندارد؛ بلکه برعکس، داستان بسیار غنی دارد و تمام چیزی که شما در بازی انجام می دهید همان داستان است. برای مثال این داستان از آنجایی استارت می خورد که شخصیت اصلی درون یک جنگل در حال حرکت است، و در عین حال سعی می کند که توجه افرادی را که ظاهرا در جستجویش هستند، جلب نکند.

INSIDE_shot_10

در اوایل بازی، گیم پلی و پلتفرمینگ بسیار ساده است و هدف آن نیز آشنا کردن شما با مکانیک های ساده‌ بازی می باشد. برای مثال یک یخچال رها شده وجود دارد که باید آن را هل داده و از آن برای بالا رفتن از مانع روبرو استفاده کنید. سپس به نقطه‌ای می رسید که تنها راه جلو بالا رفتن از یک طناب است، که با تاب خوردن با آن می توانید به ورودی بالایی یک طویله دسترسی پیدا کنید. در داخل ساختمان هیچ راه امنی رو به جلو نیست، اما دستگاهی وجود دارد که می توانید آن را روشن کرده و به کمک یک اهرم چیزی را به سمت بسته‌ای از کاه که در بالا قرار دارد پرتاب کنید تا راهی برایتان باز شود؛ اما چه چیزی؟

از اینجا است که معماها شروع به جدی شدن می کنند، و درحالی که راه حال اولین تست هوش نسبتا ساده است، مرا مدتی به خود مشغول کرد، زیرا در ابتدا به تمام گزینه های موجود برای حل این معما توجه نکرده بودم. معما ها در کل بسیار خوب طراحی شده‌اند، و راه حل آنها نیز تقریبا همیشه جلوی چشمتان در حال داد زدن هستند؛ معمولا در یک معما چندین کار مختلفی برای انجام دادن دارید، و این برعهده‌ی شماست که کشف کنید چه کاری را و در چه زمانی باید انجام دهید.

معماهای ابتدای بازی صرفا برای آشنایی با مکانیک‌های بازی هستند

به عنوان مثال، معمایی در اوایل بازی شما را در مقابل خوکی قرار می دهد که به شما حمله‌ور می شود. اگر چندین بار ضربه بخورید خواهید مرد – پس باید برای اجتناب از خوک چه کرد؟ جواب این سوال ساده است، و هربار که خوک به سمت شما هجوم آورد می توانید از روی آن بپرید. اگر نزدیک دیوار آنجا این کار را انجام دهید، با جاخالی شما خوک باعث فروریختن آن می شود و راه جدیدی باز می کند. اما خطر هنوز دفع نشده است. داخل اتاقی که وارد آن شده‌اید، خوک هنوز زنده است، و چیزی از سقف آویزان می باشد. شما نمی توانید به آن برسید، حتی اگر از خوک به عنوان سکو استفاده کنید. چه کاری انجام می دهید؟ راه حل این است که شما باید خوک را به دیوار دیگری بکوبید، که باعث گیج شدن آن می شود، و سپس می توانید حیوان را به وسط اتاق بکشید و از آن برای دسترسی به چیزی که آویزان است استفاده کنید.

INSIDE_review_3

چرا من دارم به جزئیات پازل های اوایل بازی می پردازم؟ هدف من فقط نشان دادن این است که بازی Inside چگونه بازی می باشد، و چه نوع معما هایی را ارائه می دهد. از این نقطه به بعد نمی خواهم زیاد به جزئیات بازی بپردازم چون بازی را اسپویل خواهد کرد. زیبایی Inside به این است که این بازی اساسا یک راز می باشد که با پیشرفت شما از میان محیط ها و مناظر بی نهایت زیبای آن کم کم آشکار می شود. فراتر از جنگل، به یک مزرعه می رسید، و سپس از آنجا به کارخانه‌ای عظیم خواهید رفت که متروکه می باشد. اما با بیشتر جلو رفتن شما، محیط بازی جذاب تر و نفس گیرتر می شود.

چیزی که اوایل بازی آشکار است این می باشد که کسی که این کارخانه‌ی پر پیچ و خم را اداره می کند در حال انجام نوعی آزمایشات کنترل ذهن بر روی مردم است، اما جزئیات آن یک راز باقی می ماند. با پیشرفت بیشتر شما در بازی، سوالات بیشتر و بیشتری در ذهنتان نقش می بندند. من که هستم؟ این کارخانه دقیقا چیست؟ چه راز هایی در مرکز آن وجود دارد؟ دشمن دقیقا کیست؟ اینگونه سوال ها باعث شدند که با انگیزه‌ی بیشتری جلو بروم و با دقت بیشتری به اطراف نگاه کنم تا پرده از راز های بازی بردارم.

INSIDE_shot_12

این بازی قطعا مرا به صندلی میخکوب کرد. طوری در دریای Inside غرق شده بودم که گذشت زمان را حس نمی کردم. این وضعیت بسیار کم در یک بازی برای من اتفاق می افتد، و Inside یکی از آن بازی ها است. تنها استراحتی که از بازی می کردم زمانی بود که بر روی یک معمای چالش دهنده گیر کرده باشم و برای استراحت دادن ذهن خودم به هوای آزاد نیاز داشته باشم. اگر گیر نکرده بودم همچنان ادامه می دادم، چراکه فقط می خواستم بدانم چه چیزی در مرحله‌ی بعدی وجود دارد، و بعدی… و بعدی…

روایت Inside آرام است و هیچ عجله‌ای برای پیش بردن داستان ندارد؛ اسرار بازی با جلو رفتن شما عجیب و غریب تر و جالب تر می شوند. مراحل زیرآبی نیز در بازی وجود دارند که معما های بسیار جذاب و در عین حال سخت، و تعدادی چالش های مبتنی بر فیزیک را ارائه می دهند که برخی از آنها کاملا مبتکرانه طراحی شده‌اند. طبیعتا لذت بخش ترین قسمت معما ها حل کردن آنها است، و با کشف کردن راه حل پازل های سخت احساس نابغه بودن خواهید کرد! چندین بار ایده هایی برای حل معما ها به ذهنم رسید که واقعا دیوانه وار به نظر می رسیدند – اما در آخر معلوم شد که راه حل های درستی هستند. یکی از رمز های موفقیت در این بازی این است که تفکر خود را محدود نکنید. تعدادی از تست هوش های Inside نیاز دارند تا شما خارج از گود فکر کنید و با گزینه هایی که در دسترس شماست خلاقیت به خرج دهید.

INSIDE_review_4

در مراحل پایانی بازی، افشایی عالی وجود دارد، و سپس همه چیز کاملا دیوانه وار می شود. بدون اسپویل می گویم: به نظر من قسمت پایانی بازی کاملا فوق العاده بود. همه چیز به پایانی عجیب و غریب و شگفت آور ختم می شود، که مطمئنم برخی ها آن را بحث برانگیز و یا حتی نامناسب بدانند، اما به عقیده‌ی من آن یک پایان کامل برای یک بازی کامل بود. پایان Inside طوری تاثیر گذار بود که مطمئنم طی چندین روز نتوانم آن را از ذهنم خارج کنم.

بازی در قسمت‌های پایانی به اوج می‌رسد

Inside یکی از بهترین بازی هایی است که من در چند سال اخیر بازی کردم. در حالی که مدت زمان زیادی برای رسیدن به پایان آن نیاز نیست – تقریبا ۶ ساعت، که می توانید با توجه به برخی معما های دشوار کم و زیادش – این بازی قطعا نشان دهنده‌ی برتری کیفیت نسبت به کمیت است. پلتفرمینگ به زیبایی کار شده است، و پازل های این عنوان را می توان برگ برنده‌ی آن دانست. تعدادی از معما ها بیشتر چالش برانگیز هستند، که حل آنها شامل زمان بندی فوق العاده حساس می شود، اما در کل بازی استادانه در کنار هم چیده شده است.

INSIDE_review_5

در این نقطه از مقاله، تعریف بیشتر من از این بازی شاید بیش از حد به نظر برسد، اما به نظرم Inside لیاقتش را دارد. Inside یک پلتفرمر عالی است که داستانی زیبا و گیرا دارد. از نظر بصری و صداگذاری نیز شگفت آور است، و اتمسفری دارد که کاملا بازیباز را جذب خود می کند. آخرین بازی که چنین حس و حالی به من داد عنوان Jouey – یکی از برترین عناوین نسل قبل – بود. بازی Inside هم قطعا لیاقت چنین ستایش را دارد، حداقل برای من که اینگونه است.

اگر روایت بصری کاملا گیرا را با معما های عالی و پلتفرمینگ مبتکرانه مخلوط کنید، محصولی نهایی به نام Inside خواهید داشت، که یکی از جذاب ترین، اعتیاد آورترین و زیباترین بازی نسل هشتم می باشد. تنها نکته‌ی منفی آن مدت زمان نسبتا کوتاه آن است، اما طی آن زمان نیز کاملا باشکوه است.

- - , .
.

آی تی رسا ن ایران...
ما را در سایت آی تی رسا ن ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : محمد رضا جوادیان itrasan بازدید : 137 تاريخ : شنبه 26 تير 1395 ساعت: 9:52